نامه های من

حرفهای دل

نامه های من

حرفهای دل

داستانی ساده از زندگی مان

به هیزم شکن ماهری کاری دریک تجارتخانه بزرگ چوب پیشنهاد شد واو قبول کرد.حقوق پیشنهادی و همه شرایط کار فوق العاده بود و به همین خاطر هیزم شکن عزمش را جزم کرد که تمام تلاشش را به کار بندد و کار را به نحو احسن انجام دهد.

کارفرما  تبری به او داد و او را به محل کارش برد روز اول هیزم شکن قصه ما 15 درخت انداخت.
ادامه دارد...
ادامه مطلب ...